ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه:
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم ، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت:
خشم، از ضعف نفس و ضعف عاطفی انسان خشمگین حکایت دارد و به هیچ وجه نشانه توانمندی و نیرومندی نیست. بنابراین، کسانی که می خواهند احساس غرور و عزت و ارزشمندی داشته باشند و قدرتمند و شجاع تلقی شوند، شایسته نیست به امری که نشانه عجز و ناتوانی است روی آورند. این آگاهی سبب می شود فرد هنگام خشم، خود را از درون کنترل کند. سعدی میگوید:
یکی از صاحب دلان، پهلوان وزنه برداری را دید که در وزنه برداری بی نظیر بود ولی از نظر روحی به قدری ضعیف و عاجز بود که روزی شخصی یک بار به او ناسزا گفته بود و او آن چنان خشمگین شده بود که از شدت خشم، کف از دهانش خارج می شد و به خود می پیچید.
صاحب دل از شخص پرسید: چرا این پهلوان این گونه بی تاب شده است؟
او در پاسخ گفت:به خاطر اینکه یک نفر به او دشنام داده است.
صاحب دل گفت: این فرومایه هزار من سنگ برمی دارد و طاقت یک بار سخن ندارد.
عاجز نفس، فرومایه، چه مردی، چه زنی؟
لاف سر پنجگی و دعوی مردی بگذار
مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
گرت از دست برآید دهنی شیرین کن ]1[
امام هادى عليه السلام : الغَضَبُ عَلى مَن لاتَملِكُ عَجزٌ و عَلى مَن تَملِكُ لَومٌ ؛
امام هادى عليه السلام :خشم بر كسى كه اختيارش به دست تو نيست ، نشانه ناتوانى و بر آن كه اختيارش به دست تو است ، مايه سرزنش است. ]2[
پی نوشت :
1. زینب جعفری، ماهنامه گنجینه، شماره54، مهرماه 1389، ص9.
2. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص11
فرفره نداشتیم. بچههای کدخدا داشتند اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشهاش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد.
ما که فرفرهدار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ. گفت: «دیدید
میشود، میتوانید!»
از ترس بچههای کدخدا، داخل خانه فرفره بازی میکردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما میپیچید.خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد.
شیخ مفید در الارشاد قریب ۴۵ نشانه برای ظهور نقل نموده است.
حمله کردن عرب بر عجم و رو آوردن ایشان به اهواز
خرابی شام
پیمان بستن عرب با روم
وقایع فجیع در بحرین
اختلاف بسیار در تمام روی زمین
ظاهر شدن آتشی از عدن
آتش افتادن در حجاز
وقوع جنگ عجیب در حلب
تحریم شام از طرف روم
رومی ها عرب ها را قتل عام و زنان و کودکان را به اسیری برند
نزول رومی ها بر فلسطین
قبور ائمه را تخریب کنند
مردم در امر به معروف و نهی از منکر نکردن همه با هم یکسان شوند
ظهور شدت و سختی بر مردم
مؤمن حقیر و ذلیل و خار شود
از طریق باطل و حرام کاسبی کردن
بازارها تعمیر و زینت کرده شوند
حیا و عفت از مردم برداشته شود
دین به دنیا فروخته شود
منکر معروف و معروف منکر شود
اختلاف در دین و مذهب زیاد شود
ازدنیا رفتن پی در پی فقها
برداشته شدن برکت از سال و ماه ، هفته ها و روزها و ساعتها
ظاهر شدن بدعت و فتنه
کینه علمای دین در دل گرفتن
سرزنش و بدگویی از علما
زیاد شدن هرج ومرج
پیروی شهوات
اعمال خیر را برای نمایش به جا آوردن
طالب حلال مذمت کرده شود
اموال را در غیر طاعت خدا مصرف کنند
مردم راغب به دنیا شوند
شایع شدن ساز و آواز و خوانندگی و رقاصی زنان
زیاد شدن طلاق
اضطراب مردم زیاد شود
آشکارا فساد کنند و کسی نهی نکند
شنیدن ذکر و تلاوت قرآن آزار دهنده شود
ثروتمندان برای تماشا و گردش و استراحت حج کنند
نماز را سبک بشمارند
مردان شبیه زنان و زنان شبیه مردان شوند
ظاهر شدن بدعت ها و فتنه ها
رشوه گرفتن قضات در حکم
زیاد شدن مرض صرع و بواسیرو...
کشف حجاب زنان
لباس بدن نما پوشیدن زنان
شریک شدن زنان در تجارت با شوهران
خوردنی زیاد و فراوان باشد، ولی به دست مردم نیاید مگر به گران ترین بها
آموزش علوم باطله بر خلاف دین و قرآن
مسلمانان به هم سلام نکنند مگر از روی آشنایی ، قرابت و احتیاج
کشته شدن نفس زکیه با ۷۰ نفر از صالحین در پشت کوفه
قیام مردی از قم که مردم را دعوت به حق کند و با او جماعتی از مردان باشند که دل ایشان در محکمی مانند پاره های آهن است
و....
بسیاری از این علائم اتفاق افتاده است اما آنچه مسلم است اینکه بروز یا عدم بروز این علائم دلیل بر نزدیک بودن ظهور حضرت حجت (عج) نیست. طبق روایات تنها پنج علامت از علائم حتمی ظهور هستند که تا واقع نشود، ظهور امام عصر(عج) رقم نخواهد خورد.
اهل ایرانم روزگارم بد نیست کشوری دارم من که به اذعان خود غربیها قدرت اول این منطقه است چه کسی بود صدا زد تحریم؟! چه کسی بود صدا زد لوزان! سخن از افراط و سخن از تفریط است من در این آبادی دیپلماتی را دیدم که همه اش میخندید و رییسی که مرا اهل جهنم دانست وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟ رو به او کردم و با فرم ملیحی که خودش میداند همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم و برایش گفتم آنچه را میدانم: دل من آرام است و دگر نیست دلم دلواپس من خدایی دارم که دراین نزدیکی است و دلم قرص به مردی است بزرگ رهبری دارم من رهرو راه علی(ع) رهبری دارم من که در این ورطه وانفسایی و در این طوفانها چشم در چشم دل او بستم و دلم چون یک کوه تکیه دارد به دل دریایش! تو بگو یک ذره تو بگو یک لحظه نیستم دلواپس چون که بعد از الله که خدا حفظ کند آقا را بگو ان شاءالله چشم امید به دستان علی دارم من او بگوید همگی میجنگیم او بخواهد همگی میمیریم او اگر امر کند انتقام فدک و کرب و بلا را یکجا ما از این دشمن دون میگیریم!
ز دست دیده ودل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
با مطالعه این نوشتار وضعیتهای خطرناک را بشناسید تا هنگام مواجهه با آنها بتوانید معقولانه و منطقی، برای رفع و رجوع آنها گام بردارید.
هر فردی برای ازدواج معیارها و ملاکهایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقیترین ملاکهای ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باورهای نادرست ترکیب شود و چشمها را روی حقایق ببندد.
البته این احتمال هم وجود دارد که هر جوان مجرد در آستانه ازدواج در موقعیتی قرار گیرد که به اجبار تن به وصلت دهد یا در شرایطی باشد که گمان کند ازدواج تنها راه نجات از موقعیت ناخوشایندش است. با مطالعه این نوشتار وضعیتهای خطرناک را بشناسید تا هنگام مواجهه با آنها بتوانید معقولانه و منطقی، برای رفع و رجوع آنها گام بردارید.
اجازه بدهید صادق باشیم: وقتی به تازگی وارد رابطهای میشویم، با عینک خوشبینی به طرفمقابل و رابطهمان نگاه میکنیم.
همه اشکالاتی که در طرفمان میبینیم را خیلی راحت کنار میگذاریم: از معرفی کردن شما به خانوادهاش خجالت میکشد؟ میگویید هیچ اشکالی ندارد به موقعاش این کار را خواهد کرد. آنقدر شلخته است که همیشه دور تا دور خانهاش ظرف و لباس کثیف پخش شده است؟ میگویید اشکالی ندارد خودتان به اندازه کافی منظم هستید که بتوانید هر دوتان را نظم بدهید.
اما وقتی نسبت به رابطهتان واقعبینتر میشوید، همین موضوعات جدیتر به نظرتان میرسد. در زیر به ده علامت هشدار اشاره میکنیم که نشان میدهد باید نسبت به رابطهتان نگران شوید.
زندگی فراز و فرود زیادی دارد. هر چه سن آدم بالاتر می رود، به بار تجربه هایش اضافه می شود، نگاهش تغییر می کند و آرزوهایش دیگر آنهایی نیستند که در بچگی داشته. تغییر خیلی هم خوب است اما اگر در جهت درست باشد و انسان را به اهداف بلند و جایگاه شایسته برسانند.
برای اینکه از همان ابتدای جوانی بتوانیم با روش درست زندگی آشنا شویم، باید مسایلی را یاد بگیریم و تمرین کنیم که عقل و دل هر دو آن را تایید می کنند. در همین راستا، ما یک سری مسایل را که خوب است انسان تا پیش از ۳۰ ساگی بداند و یاد بگیرد، انتخاب کرده ایم که امیدواریم مفید و کاربردی باشند. همراهمان باشید.
اين روزها آمار طلاق از هميشه بالاتر رفته است و شايد يكي از علتهاي اصلي اين آمار بالا بهدست نياوردن شناخت كافي در دوران آشنايي است. دختر و پسرهاي زيادي هستند كه گمان ميكنند تنها وجود عشق و علاقه براي ازدواج كافي است ولي گاهي همين عشق مانع شناخت درست ميشود و چشمان 2 طرف را كور ميكند. اما اگر خود شما یا یکی از نزدیکانتان تا به حال عاشق شدهباشید اذعان میکنید که آدم عاشق خیلی عقلانی تصمیم نمیگیرد و خیلی سخت میتواند منطقی باشد ، در اینجا قصد داریم به شما کمک کنیم حتی اگر عاشق هم هستید چشمانتان را باز کنید و ما شما را از تمام اشتباهات پیش از ازدواج آگاه کنیم.
تحصیل موضوعی باارزش در جامعه به شمار میرود. در مدرسه تاریخ انسانیت را به شما آموزش میدهد و کمکتان میکند در زمینه کاری خودتان استاد شده و برای کار کردن در دنیای واقعی آماده شوید. بدون آموزش و تحصیلات خوب، دستیابی فرد به موفقیت دچار مشکل خواهد شد.
آموزشهایی که مدرسه و دانشگاه ارائه میدهد، با درسهایی که زندگی به اجبار به شما می آموزد قابل قیاس نیست. زندگی ما را به سمت موقعیتهایی سوق می دهد که خیلی وقتها باعث ویرانی ما میشود اما در عین حال به ما قدرت میدهد. خیلی وقتها بارها و بارها زمینمان میزند تا توانایی ما برای برخاستن دوباره را بسنجد. زندگی ما را تا مرز شکستن خم میکند تا استقامت و انعطافپذیری درونیمان را بالا ببرد. بله باید بجنگیم اما از طریق همین جنگیدنهاست که خواهیم درخشید.
همه ما در مسیر زندگی با موانعی روبه رو میشویم. زندگی هم مثل کلاس درس، هفت درس مهم به ما میدهد. رد شدن از این هفت آزمایش زندگی نیازمند عبور کردن از یکی، قویتر شدن و رفتن به مرحله بعدی است.
اول دور وبرت رو خوب نگاه کن...دقیق تر!
نه اون دور ها...خیلی نزدیک...خیلی خیلی نزدیک
بعد بگو تنهام...بعد بگو دور و برمو خالی کردن
"و نحن اقرب الیه من حبل الورید"...
برای خدا فرقی نمیکنه که چقدر ازش دوری...که چقدر به یادش نیستی
داره میگه ما از رگ گردن بهت نزدیک تریم
شاید انقد بهت نزدیکه که نمیبینیش...مثه اون دوستی که عینک به چشمش بود و داشت دنبالش میگشت!
بعضیامون اونقدر با خدا قهریم که رومون نمیشه بی مقدمه بریم سراغش
اصلا...بیایم از پدرمون بخوایم که دستمونو بذاره تو دست خدا
آخه خیلی خاطرشو میخوان...
سلام محبوب خدا!
از تل زینبیه که وارد حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام میشوی اول باید قبر "ابراهیم مجاب" را زیارت کنی
ابراهیم مجاب کيست؟:
ابراهیم پدر و مادری داشت پیر و فرتوت
هر هفته شبهای جمعه به رسم ادب یکی از آنان را (به نوبت) بر دوش خود به زیارت امام حسین علیه السلام میبرد اگر چه در این راه بسيار اذیت میشد
این شب جمعه موصوف پدر را بزیارت برد اما در بازگشت مادرش به او گفت ابراهیم پسرم به دلم برات شده که هفته دیگر در دنیا نخواهم بود بیا و مرا هم همین هفته به زیارت مولا و آقايم امام حسین علیه السلام ببر
و ابراهیم که از شدت درد کمر رنج میبرد به رسم ادب مادر را بر دوش گرفته و راهی حرم میشود و در مسیر از شدت درد به نجوای با امام مشغول میشود که :
آقا آیا این خدمت را از من قبول میکنی؟
آیا اين خدمت جبران گوشه ای از زحمات مادرم خواهد بود؟
آیا...؟
و مادرش نیز آرام بر دوش ابراهیم و در بیخ گوش فرزند اینگونه با خدای خویش راز میگوید که:
"الهی امام حسین جواب این زحمت و خوبی تورا بدهد مادر"
ابراهیم مادر بر دوش وارد حرم شده و در مقابل مضجع شریف عزیز دل فاطمه سلام الله علیهما میگوید:
"السلام علیک یا ابا عبدالله"
اما همه آنهایی که در حرم بودند به گوش خود می شنوند که از داخل ضریح مطهر صدایی بس دل نواز پاسخ میگوید:
"و علیک السلام یا ابراهیم"
از این پس برخی علما و بزرگان و مردم در حرم به انتظار ابراهیم مينشستند تا وارد شده و سلام دهد و جواب امام را بشنوند وبه همین او را ابراهیم مجاب (یعنی اجابت شده از سوی أقا) ناميدند
سالها بعد هم که ابراهیم از دنیا رفت به هدایت امام حسین علیه السلام در محل فعلی به خاک سپرده شد و اينک هرکس از تل زینبیه وارد حرم شود لاجرم ۲ بار ابراهیم را زیارت خواهد کرد
دوستان اگر میخواهید مورد توجه ائمه معصومین علیهم السلام قرار گیرید ادب نسبت به والدین( زنده یا متوفي) را فراموش نکنيد
در میان 27 نوع احساس ، حس " غم " با 120 ساعت ، ماندگارترین حس در بدن انسان است .
محققان بلژیکی با مطالعه روی 233 دانش آموز دبیرستانی ، دریافتند که احساسات 19 گانه غم ، شادی ، نفرت ، درماندگي ، حسادت ، آرامش ، اشتیاق ، ستایش ، استراحت و آسودگی ، گناه ، استرس ، غرور ، گیجی ، عصبانیت ، تحریک ، ترحم ، تحقیر ، ترس ، شرم ، انزجار طول عمر مشخصی دارند .
در این میان ،" غم " با 120 ساعت ماندگارترین حس است اما شادی فقط 36 ساعت عمر دارد ، در توضیح این علت ، آمده است : از دست دادن یا دوری از عزیزان ، به این دلیل غیر قابل تحمل است که احساس اندوه ناشی از آن ، 240 برابر بیشتر از سایر احساس ها نظیر شرم ، شگفتی و خشم طول می کشد ، حادثه های پی در پی ، اندوه انسان را بیشتر می کند و معمولا مردم ، زمان طولانی تری لازم دارند تا بر آن غلبه کنند بدون آنکه واقعا به ماهیت اندوه خود پی ببرند .
براساس این تحقیق ، میزان ماندگاری احساس به ترتیب عبارتند از : غم 120 ساعت ، نفرت 60 ساعت ، شادی 36 ساعت ، درماندگي ، امید ، اضطراب ، ناامیدی و خشنودی 24 ساعت ، حسادت 15 ساعت ، آرامش 8 ساعت ، اشتیاق 6
مَردُم کیست؟
به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی!!!
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا ازدواج نمیکنی ؟
چرا بچه دار نمیشی ؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟
چرا لاغرشدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره!
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه!!!
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو...
و از فرصت كم زندگيت لذت ببر❤
میتوان زیبا زیست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد وخوب
لحظه ها می گذرند
گرم باشیم، پر از فکر وامید
عشق باشیم و سراسر
خورشید
زندگی همهمه مبهمی از رد
شدن خاطرهاست
هر کجا خندیدیم، هر کجا
خندانیم
زندگانی آنجاست
بی خیال همه تلخی ها
ما برای اوقات خواب خودافسوس می خوریم که چرا برای نماز-شب بیدار نمی شویم
، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت می گذرانیم!
زیرا اگر در بیداری به توجّه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز
برای تهجّد و خواندن نافله ی شب و تلاوت قرآن پیدا می کردیم
آیت-الله-بهجت
مرحوم شيخ طوسى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب رجال خود آورده است :
در يكى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا عليه السلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّت هاى ارزنده بود، در جمع ايشان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
کلید روی دیوار است، اما چراغ توی سقف است. یعنی شما یک جای دیگر کلید می زنید ولی جای دیگری روشن می شود. گاهی کلید در ساختمان است و چراغ در حیاط است.گاهی کلید در حیاط است و چراغ در کوچه است. تمام کارهای مثبت و نیک که ما انجام می دهیم مثل این است که ما داریم کلید میزنیم و یک جای دیگری به نام قیامت و برزخ روشن میشود. هر کار مثبتی که انجام نمیدهیم مثل این است که کلید نمیزنیم.به خاطر همین است که ما از مرگ هراسان هستیم، ولی اولیاء خدا مشتاق هستند. آنها کلید زدهاند. چکار کنیم که مرگ ما هم شیرین و هم شاد بشود؟ ما باید کلید بزنیم. این نکتههایی که امیرالمومنین در قالب حکمت بیان میکند کارهای کلیدی است. اگر اینها را در زندگیمان به کار ببندیم نه فقط قیامت خودمان را روشن میکنیم بلکه دنیای مان را هم روشن میکنیم. وقتی شما کلید میزنیددرستاست که جای دیگر روشن میشود ولی روشناییاش روی خود کلید هم میافتد. این طور نیست که اگر این کارها را بکنی فقط آخرت شما روشن بشود، بلکه دنیای شما را هم روشن می شود.[1]
پی نوشت :
1- برنامه سمت خدا، شبكه سوم، حاج آقاي رنجبر، تاريخ24/5 /1388
1. افراد خوش بین و مثبت اندیش،افراد شاد، سرحال و سرزنده و امیدوار هستند.
2. روح زندگی و امید به زندگی در این افراد موج می زند. آنها زندگی را پر از شیرینی هایی می دانند كه هنوز بدانها دست نیافته اند؛ البته منكر تلخی ها هم نیستند ولی چون شیرینی ها و زیبایی ها را زیاد دوست دارند و به دنبال شان هستند، بیشتر نصیبشان می شود.
3. آنها افرادی هدفمند هستند و دارای برنامه ریزی دقیق می باشند.
4. در گفتارهای خود همیشه از کلمات و عبارات مثبت و امید بخش استفاده كرده و به فرد مقابل امید و شادی منتقل می نمایند.
5. هرگز ناامید نشده و از تلاش و كوشش دست بر نمی دارند. این افراد معمولا مسئولیت پذیر بوده و وظایفشان را به نحو احسن انجام می دهند حتی اگر در نهایت به نتیجه مورد نظر خود نرسند.
6. افكار مثبت چون ذهن را باز و روشن می كند و به فرد سرزندگی می بخشد باعث می شود تا فرد اختیار همه امور حتی افكار خود را به دست بگیرد. .[1]