این نکته را نیز بگویم که آقایان هم باید این طرف را رعایت کنند. راوی میگوید: به خانه امام باقر(ع) رفتم، ما هر وقت خانه امام باقر(ع) میرفتیم، اتاق سادهای بود و در آن لباسهای سادهای داشتند. آن روز فرمود: داخل بیا، وارد اتاق اندرونی شدم، دیدم این اتاق با اتاق بیرونی فرق میکند، این اتاق تزیین شده و زیباست. دیدم امام هم لباس زیبایی پوشیده است و محاسنش را رنگ کرده است. عرض کردم: یابن رسولالله! چرا اینگونه است. فرمود: اینجا محل زندگی همسرم است، اگر مرد به خودش برسد، همسرش به مردهای دیگر غبطه نمیخورد.
بعد از پتروس فداكار هلندي كه از كلاس چهارم ابتدايي يكي از قهرمانهاي ما شد و بعدها فهميديم اسمش هانس بوده و حاصل خيالپردازي يك نويسنده آمريكايي، شايد سي سالي ميشود كه ريزعلي خواجوي، دهقان فداكار توي كتابهاي درسي دارد به بچههاي ما از خودگذشتگي ياد ميدهد؛ البته حسين 13 سالهاي هم كه فهميده بود، هست.
ما مثل يك سيدي خشدار فقط روي چند تصوير مشهور ماندهايم و يادمان رفته كه اگر بچهها قهرمانهايشان را فقط توي كتابها و در گذشتهها پيدا كنند، چيزي به اسم فاصله در وجودشان شكل ميگيرد و حتي جستوجوي اطرافشان و اتفاقهاي بزرگش را از دست ميدهند.
بهنظر من زني كه سيسال تمام، نقد عمر و جوانياش را پاي يك جانباز ريخته، بيش از اين بايد توي چشم باشد و روبهروي نسلي كه ايثار را قاب كرده است. كارتونخوابي كه چند ميليارد پول را بيهيچ طمعي به صاحبش برگردانده، بايد كه اسباب شرمساري خواهر و برادري باشد كه براي يك ارث مختصر چند سال است با هم قهر هستند. حتي پيرمردي كه 12 سال است عاشقانه همسر آلزايمرياش را تر و خشك ميكند، بايد بيايد جلوي دادگاههاي ما تا زن و شوهرهايش اينقدر فراموشي چيزهاي ساده را به رخ هم و به طلاق نكشند.
ما به نشان دادن قهرمانهاي دنياي اطرافمان محتاجيم،و براي اينكه يادمان دادند نسل اسوهها هيچوقت منقرض نميشود، بايد از آنها تشكر كنيم.
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، عبدالله نيازي، شماره 73.
هواپیماهای دشمن داشتن به سمت بندر امام می رفتن، منم فورا به پرواز دراومدم. سرگرد ستاری که افسر کنترل شکاری رادار بود با توجه به فاصله کم جنگنده های دشمن با بندر، احساس خطر کرده بود و دائم به من می گفت: «زود باش، دارن میان.» منم فقط جواب می دادم: «دارم با حداکثر سرعت میام.»
بعد از چند دقیقه جناب ستاری به زبون انگلیسی تو «چَنِل گارد*» گفت: «داری خوب میای، الان با دشمن 10 مایل فاصله داری. قبل از اینکه به هدف برسن می تونی بزنیشون.»
اول خیلی تعجب کردم؛ چون ما تو ماموریت ها اصلا مجاز نبودیم انگلیسی صحبت کنیم. ضمنا من با جنگنده های دشمن بیشتر از 30 مایل فاصله داشتم! فهمیدم که ایشون متوجه شده که من هرگز به هواپیماهای عراقی نمی رسم؛ این طوری می خواسته گمراهشون کنه.
منم به انگلیسی جواب دادم: «بله، هواپیماهای دشمن رو روی رادار گرفته ام. فاصله ام 9 مایله و دارم بهشون می رسم.» خلبان های عراقی که ظاهرا صدای ما رو شنیده بودن، ترسیدن و به سمت مرز برگشتن! این ابتکار شهید ستاری باعث شد که اون روز به منطقه آسیبی نرسه.
*کانالی که تمام گیرنده های موجود در زمین و هوا می توانند آن را بگیرند.
مکن سعدیا دیده بر دست کس
بخشنده پروردگار است و بس
بچه که بودیم با ما مشت بازی میکردند. آن مشتی که پوچ بود، بزرگتر میگرفتند و آنکه پُر بود، کوچکتر می گرفتند. حالا آنهایی که اهل فکر و تعفل بودند گاهی به مشت نگاه می کردند و به بزرگتر نگاه میکردند و بعد یک جمع بندی میکردند و تشخیص میدادند که کدام پُر است. ولی بعضی ها خیلی سریع همان مشتی که به نظرشان بزرگتر بود، انتخاب میکردند و وقتی آنرا باز میکردند میدیدند هیچی تویش نیست. آیات قرآنی میگویند: دو تا مشت در برابر شما هست. یکی مشت خداست و یکی مشت خلق خداست. یادتان باشد مشت خدا پر است. مشت دیگران خالی است. در دعا میخوانیم: خدایا هر خیری است در دست توست. اگر هم دیدید بعضیها چیزی دارند و به ما میدهند، اینها مال خودشان نیست. مثل جوی است که آب به مزرعه میدهد. مال خودش نیست، مال چشمه است. به طفیل مزرعه این را به جوی میدهند و او لبتر میکند. همه کس در عالم، نسبت جوی به ما را دارد و ما حکم مزرعه را داریم. خدا حکم چشمه را دارد. اگر به ما لبخندی میزند، مال خودش نیست. از جای دیگر است و سفارشی است. اگر کسی به ما خدمتی میکند از خودش نیست.
پروین اعتصامی میگوید: سوزن ما دوخت هرجا هرچه دوخت، زآتش ما سوخت هرشمعی که سوخت، ما به دریا حکم طوفان میدهیم، ما به سیل و موج فرمان میدهیم. شما آب نماهای سفالی که به صورت کاسه هستتند را دیده اید. در ظاهر، کاسه ها از هم آب میگیرند ولی مال خودشان نیست. مال خزائن است. ما درعالم، شبیه کاسهها هستیم. خدا در قرآن میفرماید: هر چه هست از خزانه ماست و از عالم غیب است. شما از دست ما چیزی میگیری، از دست کسی نمیگیری. سعدی هم همین را می گوید. همه چیز را خدا به ما میدهد. خدا محسن است یعنی نیکی او به ما یکطرفه است. خدا میگوید: به پدر و مادر احسان کنید. اگر خدمتی نمیکنند شما لطف کنید. آنها قبلا لطفهایشان را کردهاند. اگر لطف دو طرفه باشد «عدل» است. اگر یکطرفه باشد «احسان» است. فقط امید به خدا داشته باشید[1]
●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●
يك وانت سه چرخ خريده بود، چهار هزار تومان. صاحب ماشين رويش نوشته بود «پروانه عشق، دنياى آرزو» عقبش هم نوشته بود «شصت تا، خانه; هشتاد تا، بهشت زهرا.» پاكش نكرد. مى گفت «اينجورى كسى شك نمى كنه.» باهاش همه كار مى كرد. اعلاميه ها را مى كرد لاى ابرهاى تو پشتى. پشتى ها را هم با همان پروانه عشق مى فرستاد اين طرف آن طرف. سوار شدنش دردسر بود، داخلش همه چيز پيدا مى شد; تفنگ نارنجك، فشنگ. شهید بروجردی
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی
نگاه به پدرومادر
قال رسول الله (ص:) ما ولد بار نظر الی ابویه برحمه الاکان له بکل نظره حجه مبروره .فقالوا:یا رسول الله وان نظر فی کل یوم مائه نظره؟ قال: نعم ،الله اکبرو اطیب.
پیامبر خدا(ص) فرمود: هر فرزند نیکوکاری که بامهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده می شود. سوال کردند حتی اگر روزی صدمرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود:آری خداوند بزرگ تر و پاک تراست.(بحارالانوار،ج 74،ص73)
حضرت امام علی :
لَا يَتْبَعُ أَحَداً مِنَ النَّاسِ بَعْدَ الْمَوْتِ شَيْءٌ إِلَّا صَدَقَةٌ جَارِيَةٌ أَوْ عِلْمٌ صَوَابٌ أَوْ دُعَاءُ وَلَدٍ. دعائم الإسلام، ج2، ص 340
«پس از مرگ مردم به هيچيك از آنان چيزى نمىرسد مگر صدقه جارى و مستمرى يا دانش صحيح و درست يا دعاى فرزندى.»
1-توجه به این كه می توانست بدتر از این هم اتفاق افتد.
2- توجه به این امر كه بی تابی وضع را بدتر میكند«الجزعُ و أَتعبُ مِن الصبرِ؛ بىتابى از صبر و شكیبایى ناراحت كننده تر است.»
آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است; و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
1- تنها آشنایى با مفاهیم، تلاوت و آموزش قرآن كافى نیست، بلكه عمل لازم است. «اُتلُ – أقِم»
2- قرآن و نماز، در رأس برنامههاى تربیتى است. «اُتلُ – أقِم»
3- در تبلیغ و ارشاد، حكمت و آثار دستورها دینى را بیان كنیم. «أقِم الصّلاة انّ الصّلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر»
4- نقش اصلاحى نماز در فرد و جامعه حدسى و پیشنهادى نیست، بلكه قطعى است. «اِنّ الصّلاة» (كلمهى «انّ» و جملهى اسمیه)
5- اگر نمازِ انسان، او را از فحشا و منكر باز نداشت، باید در قبولى نماز خود شك كند. «اِنّ الصّلاة تنهى»